روی مبل نشستن کنار شما استاد، بعد این دو سال هنوز هم برای من شبیه داشتن یک دنیای کامل است استاد. درست است که عوض شده ام. و خب این خودش همه چیز را عوض می کند. ولی فقط عوض می کند. از بین نمیبرد. بهتر می کند. استاد وقتی خط شما روی نوشته های من است، که حالا جدی تر شده، که من جدی تر شده ام. نوشته هایم. و همه با من جدی تر برخورد می کند. آره. وقتی خط شما روی نوشته های من است برایم مثل قدم زدن های خوب در باد و نور های زرد است. خیابان های شب خلوت. بله استاد. من هنوز دارم سعی میکنم چیز هایی را بنا کنم. هرچند که این بنا ها مدام دارند می لرزند. خوشم می آید که زندگی ام طبق اصولی همیشگی پیش نمی رود. خوشم می آید که هر روز فلسفه جدیدی داشته باشم. و دید جدیدی که هیچ ربطی به دیروز نداشته باشد. با همه این اوصاف. این روز ها بنای زندگی من خانواده و دیوانگی ست. و بعد استاد هایم. استاد گیتارم که هربار یادآوری می کند استعدادم خوب است کل تیر چراغ برق های یک سمت خیابان شروع می کنند به آواز خواندن. استاد عکاسی ام که به من می گوید مشتاق دیدار. و از همه مهم تر شما وقتی به من لبخند می زنید استاد. امروز بهم گفتید زودتر فیلمنامت رو ادیت کن دیگه قربونت برم. و من چه شدم؟ بگذارید یک چیز خوب برایش پیدا کنم. من چی شدم؟ نور نارنجی بی رمق اما مهربان وقت غروب هست که آرام آرام از ساختمان ها می آید بالا؟ همان. آخ که چقدر خوشحالم. 

مقصد من از همان اولش هم زایشگاه بود

از همین نامه هاى بى سر و ته عشاق است دیگر. چیز بیشترى چرا مى خواهى؟

بنده دارم میرم از تبریز. بنده دارم خداحافظی میکنم الان

استاد ,های ,کند ,ها ,ام ,یک ,می کند ,می آید ,جدی تر ,نوشته های ,من جدی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی مازندران.اکتم آنتی اسکالانت دیجی بازار کتابخانه عمومی اعتمادیه همدان تَفَلسُفَاتٌ سکوتم,سکوت یک مرد را,اینجا فریاد می زنم. وارادات قطعات و سخت افزار کامپیوتر سایت مذهبی سران به نی آموزش اینستاگرام ❄️مثل برف سرد ولی زیبا❄️